وقتی ساکن ژنو بودم
لم تکن تبهرنی الساعات السویسریة
از ساعتهاشان شگفت زده نمی شدم
المطعمة بالحجارة الکریمة.
هرچند از الماس گران بودند
ولم أکن معجبا باللافتات التی تقول:
و شگفت زده نمی شدم از شعاری که می گفت:
نحن نصنع الزمن
ما زمان را می سازیم
متى یعرف صانعو الساعات، یا حبیبتی
ساعت سازان کی می دانند
أن عینیک وحدهما
تنها چشم های تو اَند
هما اللتان تصنعان الوقت
که وقت را میسازند
و ترسمان خرائط الزمن
و نقشه ی زمان را ترسیم می کنند