پسرکان نبردهای نابرابر تنهایی

پسرکان نبردهای نابرابر تنهایی

پسرک بی ال عشق پسر به پسر رنگین کمان همجنس عشق پاک پسران بی ال
پسرکان نبردهای نابرابر تنهایی

پسرکان نبردهای نابرابر تنهایی

پسرک بی ال عشق پسر به پسر رنگین کمان همجنس عشق پاک پسران بی ال

Boys 2014

امروز فیلم Boys رو دیدم. هلندی بود. اسم فیلم به زبان اصلی Jongens هستش.

یه باشگاه دو و میدانی هست که پسرا تمرین میکنن برای شرکت در مسابقه دو امدادی.

دوتا رفیق(تام و سیگر) که با هم میرن تست میدن، برای عضویت در تیم چهارنفره  امدادی(نوجوانان) انتخاب میشن.

مربی میگه دو تای دیگه هم قبلا انتخاب شدن که اونجا هستن.(تام و مارک)

خلاصه چهارتایی با هم تمرین میکنن

یه روز هم میرن توی رودخونه شنا میکنن و شوخی میکنن

یه روز سیگر با دوچرخه داره میره که میبینه مارک با شرت کنار رودخونه نشسته

میخواد یواشکی راهشو کج کنه که مارک متوجه میشه و بهش سلام میکنه و خلاصه باهم شنا میکنن

آخرای شنا، دستاشونو به یه تنه درخت که توی آب افتاده تکیه میدن.(پوستر فیلم هم همینه)

مارک سیگ رو میبوسه و بعدش سیگ، مارک رو

لباس که میپوشن و از هم جدا میشن، سیگ به مارک میگه: من همجنساز نیستم!

مارک هم میگه: خب معلومه!

بقیه ی فیلم هم کم و بیش اینجوری پیش میره. توی مسابقه ی تیمی هم که اول میشن.

سکانس آخرین سکانس فیلم هم با هم با موتور دارن از کادر خارج میشن.

اگرچه سکانس، چیپ به نظر میاد(!) اما خوش به حالشون که خوب تموم شد...

تو یکی از دیالوگ های اوایل فیلم، وقتی سیگر به مارک میگه: تو چطوری سریع می دوی؟

مارک ج میده: وقتی به هیچ چیزی فکر نمیکنم، سریعتر از همیشه می دَوم...

حتی گاهی بعضی وقتا بعد از مسابقه میفهمم داشتم می دویدم!

پی نوشت:

دانشگده بین خوابگاه و سلف سرویس قرار داشت

پسرک گاهی وقتا که پیاده از خوابگاه به سمت دانشکده میرفت، سر از سلف سرویس در می آورد!

یهو متوجه می شد 300 متر اضافه رفته! و تندتند بر می گشت که به کلاس برسه

هیشکی نمیدونه چرا پسرک اینجوری می شد.

شاید وقتی به هیچ چی فکر نمیکرد، سریعتر از همیشه راه میرفت 

 شایدم اونقدر غرق رویا بوده که  ...

 اصلا شاید...