پسرکان نبردهای نابرابر تنهایی

پسرکان نبردهای نابرابر تنهایی

پسرک بی ال عشق پسر به پسر رنگین کمان همجنس عشق پاک پسران بی ال
پسرکان نبردهای نابرابر تنهایی

پسرکان نبردهای نابرابر تنهایی

پسرک بی ال عشق پسر به پسر رنگین کمان همجنس عشق پاک پسران بی ال

نرو...

دو قدم مانده که پاییز به یغما برود

این همه رنگ قشنگ از کف دنیا برود

هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد

دل تنها به چه شوقی پی یلدا برود


نرو...


رنگین کمان هرگز نمی میرد


پاییز داره میره همتون خوشحالید آره؟!

یادتون رفته وقتی که صدای پاهاش میومد

سر از پا نمی شناختید؟

یادتون رفته رنگین کمون برگها رو؟؟

یادتون رفته سلفی گرفتن با درختهای رنگارنگ رو؟

خیالی نیست

برید مهمونی و شب نشینی؛ جشن بگیرید و

من رو با پاییز خودم تنها بزارید ...


بعد از تو لای زخم هایم استخوان کردم

با هر که می شد هر چه می شد امتحان کردم!

خاموش کردم توی لیوانت خدایم را

شب ها بغل کردم به تو همجنس هایم را

رنگین کمان کوچکی بر روی انگشتم

در اوّلین بوسه، خودم را و تو را کشتم

هی گریه می کردم به آن مردی که زن بودم

شب ها دراکولای غمگینی که من بودم

و من ناگهان قسمتی از گذشته ات شدم...


درد عشقی کشیده ام که فقط

هرکه باشد دچار می فهمد


مرد معنای غصه را وقتی

باخت پای قمار می فهمد


بودی و رفتی و دلیلش را

از سکوتت نشد که کشف کنم


شرح تنهایی مرا امروز

مادری داغدار می فهمد


"احببتک بکل الطرق 

و اولها الصمت"


"به همه روش ها دوستت داشتم 

و اولینشان سکوت بود"