پسرکان نبردهای نابرابر تنهایی

پسرکان نبردهای نابرابر تنهایی

پسرک بی ال عشق پسر به پسر رنگین کمان همجنس عشق پاک پسران بی ال
پسرکان نبردهای نابرابر تنهایی

پسرکان نبردهای نابرابر تنهایی

پسرک بی ال عشق پسر به پسر رنگین کمان همجنس عشق پاک پسران بی ال

تسلیم


مى پذیرم جهان کوچک را

مى پذیرم اتاق تنگم را


رو به ذهنم نشانه مى گیرم
آخرین عطسه ى تفنگم را 

ادامه مطلب ...

بغض


به خدا حالم خوب نیست

بغض داره گلومو پاره میکنه ولی گریه نمیکنم

دارم باور می کنم که می میرم

مرگو دارم با همین چشاى قرمزم می بینم 

ادامه مطلب ...

ناباورانه...


من مرده بودم!

تا تو صدایم کردى

صدایى از سرزمین مهربانى ها…

در شبی که آسمان هم دیگر نمی بارید

من اما چگونه می توانستم برخیزم

با گام هایى که

سستىِ مرگ آورشان گواه تردید همیشگی ام بود

و دستانى که

لرزش معصومانه شان

نشان از امپراتورى سیزده هزارساله ى بغض ها 

بر سرزمین تنهایى ام…

.

.

.

 

ادامه مطلب ...

خودکشی

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

آبانِ بى پایان…

من از به جهان آمدنم دلگیرم

آماده کنید جوخه را، می میرم

در آینه یک مرد شکسته است هنوز
مرد است که از پا ننشسته است هنوز
 

ادامه مطلب ...

نبردهای نابرابرِ تنهایى

اطراف خود یک گله اختاپوس می بینم
با چشم های باز هم کابوس می بینم
 
ادامه مطلب ...