پسرکان نبردهای نابرابر تنهایی

پسرکان نبردهای نابرابر تنهایی

پسرک بی ال عشق پسر به پسر رنگین کمان همجنس عشق پاک پسران بی ال
پسرکان نبردهای نابرابر تنهایی

پسرکان نبردهای نابرابر تنهایی

پسرک بی ال عشق پسر به پسر رنگین کمان همجنس عشق پاک پسران بی ال

خدایا... تو ببخش


خودکشی مرگ قشنگی که به آن دل بستم

دست کم هر دو سه شب سیر به فکرش هستم


گاه و بی گاه پر از پنجره های خطرم

به سرم می زند این مرتبه حتماً بپرم


چمدان دست تو و ترس به چشمان من است

این غم انگیز ترین حالت غمگین شدن است


قبل رفتن دو سه خط فحش بده داد بکش

هی تکانم بده نفرین کن و فریاد بکش


قبل رفتن بگذار از ته دل آه شوم

طوری از ریشه بکِش ارّه که کوتاه شوم


مثل سیگار تمامم کن و ترکم کن باز

مثل سیگار تمامم کن و دورم انداز


من خرابم، بنشین زحمت آوار نکش

نفست باز گرفت اینهمه سیگار نکش


هر پسر بچه که راهش به خیابان تو خورد

یکشبه مرد شد و یکه به میدان زد و مُرد


من تو را دیدم و آرام به خاک افتادم

و از آن روز که در بند توام آزادم


تو نباشی من از اعماق غرورم دورم

زیر بیرحم ترین زاویه ی ساتورم


تو نباشی من و این پنجره ها هم زردیم

شاید آخر، سرِ پائیز توافق کردیم


بی تو من با بدن لخت خیابان چه کنم

با غم انگیز ترین حالت تهران چه کنم


بی تو پتیاره ی پائیز مرا می شکند

این شب وسوسه انگیز مرا می شکند


می پرم دلهره کافیست خدایا تو ببخش

خودکشی دست خودم نیست خدایا تو ببخش

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد