پسرکان نبردهای نابرابر تنهایی

پسرکان نبردهای نابرابر تنهایی

پسرک بی ال عشق پسر به پسر رنگین کمان همجنس عشق پاک پسران بی ال
پسرکان نبردهای نابرابر تنهایی

پسرکان نبردهای نابرابر تنهایی

پسرک بی ال عشق پسر به پسر رنگین کمان همجنس عشق پاک پسران بی ال

دراکولای غمگین

بعد از تــو الکل خورد من را… مست خوابیدم

بعد از تو با هر کس که بود و هست خوابیدم


بعد از تو لای زخــــــــــم هایم استخوان کردم

با هر که می شد هر چه می شد امتحان کردم


خاموش کردم توی لیوانت خدایـــــــــم را

شب ها بغل کردم به تو همجنس هایم را


رنگین کمان کوچکی بـــر روی انگشتم

در اوّلین بوسه، خودم را و تو را کشتم


هی گریه می کردم به آن مردی که زن بودم

شب ها دراکـــولای غمگینی کـــــه من بودم


و عشق، یک بیماری ِ بدخیم ِ روحی بـــود

تنهایی ام محکوم به سـ-کس گروهی بود


سیگار بــــــا مشروب بــا طعم هماغوشی

یعنی فراموشی… فراموشی… فراموشی

تنهــــــایی ِ در جمع، در تن های تنهایی

با گریه و صابون و خون و تو، خودارضایی


دلخسته از گنجشک ها و حوض نقاشی

رنگ سفیدت را به روی بوم می پاشی


لیوان بعدی: قرص های حل شده در سم

بـــــاور بکن از هیچ چی دیگر نمی ترسم


پشت ِ سیاهی هــــای دنیامان سیاهی بود

معشوقه ام بودی و هستی و… نخواهی بود

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد