پسرکان نبردهای نابرابر تنهایی

پسرک بی ال عشق پسر به پسر رنگین کمان همجنس عشق پاک پسران بی ال

پسرکان نبردهای نابرابر تنهایی

پسرک بی ال عشق پسر به پسر رنگین کمان همجنس عشق پاک پسران بی ال

زندگی در لحظه

زمان هرگز نخواهد ایستاد 

حتی اگر هیچکس به ساعت دیواری اتاقی که سالهاست بسته مانده، نگاه نکرده باشد!


ساعتِ دیواریِ اتاقِ تاریک

چیزی از گذشته اش بخاطر نمی‌آورد

و آینده را چون پاروی بی رحمِ قایقرانیْ هراسان

به سمت خود می‌کِشد و می‌کُشد!

ساعتِ دیواریِ اتاقِ تاریکِ من

در لحظه زندگی می‌کند!

اینجا غروبه نازنین

اینجا غروبه نازنین

دنیا دروغه نازنین


رنگین‌کمونِ آسمون

قناری های بی زبون


لحظه ی سخت رفتنه

از عاشقی دل کندنه

.

.

.

«منصور»

یکی از ۱۳ آهنگی که ۱۳۰۰۰ بار  گوش‌ دادم…

تنها لحظاتی که هیشکی بهم کاری نداره و میتونم خودم باشم و خودم، ساعت ۲ نیمه شب تا ۵ صبحه

کاش همیشه توی این سه ساعت زندگی‌ میکردم

صید عشق

عمر که بی‌عشق رفت، هیچ حسابش مگیر

آب حیاتست عشق، در دل و جانش پذیر

هر که شود صید عشق، کی شود او صید مرگ؟

چون سپرش مه بوَد، کی رسدش زخم تیر؟

جمله جانهای پاک، گشته اسیران خاک

عشق فروریخت زر، تا برهاند اسیر

اما… دوستت دارم

نهنگی‌ دید مرگش را ولی دل را به ساحل زد

من از پایان خود آگاهم اما دوستت دارم…

لب

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

بابا

وقتی به دنیا اومدم کنارم نبود.

دوس دارم وقت مرگم کنارم باشه


#بابا

عجیبه!

گاهی پیش میاد که من اصلا در مورد یه موضوع یا کار یا یه پدیده تا حالا فکر هم نکرده بودم چه برسه به اینکه مثلا انجامش داده باشم یا بهش اعتقاد داشته باشم. ولی نزدیکترین آدمهای اطرافم بهم شک میکنن و تو چشمام نگاه میکنن و میگن تو تا حالا دوس دختر داشتی؟!

من یه لحظه جا میخورم و میگم سوالت جدی بود؟! میگه آره!! جالب اینجاست که با این تعجب و جا خوردنِ من، طرف مقابل مطمئن میشه که حدسش درست بوده و من حتماً دوس دختر داشتم!!!!


نمیفهمم

واقعاً نمیفهممتون…

قبلا هم از این داستانها برام اتفاق افتاده که یه برچسبی بهم بچسبونن که هیییییییچ رقمه نمیچسبه! اصلا به گروه خون من نمیخوره!  و بنابراین هزارتا ناسزا و بد و بیراه تو دلم به یارو میگفتم. 

اما الان

۱- فقط سکوت میکنم ولی از اون لحظه به بعد، تخم کینه‌ی اون آدم توی دلم کاشته میشه و کم‌کم رشد می‌کنه و تبدیل به درخت جاودان نفرت میشه.

۲- هرلحظه بیشتر یقین پیدا میکنم که هیشکی ارزش اینو نداره که حتی جواب سلامش‌ رو بدم یا حتی بهش فکر کنم. 

پاک

پسری که در اوج خواستن، نخواست

و  ۶ ماه اون گناه رو مرتکب نشد

آیا

اون دنیا

۱۸۰ روز  بهش اجازه میدن که …؟



«و أنَا أبحَثُ عنِّی؛ وَجَدْتُکَ...»

هنگامی که پیِ خودم بودم تــو را یافتم...

دیگه دیره...


بی جهت در پی توجیه گناهش هستید

یوسف این بار خودش میل زلیخا دارد